رشد و فروپاشی اقتصاد: قسمت دوازدهم

آیا نجات دهنده‌ای هست...؟

داستان رشد و فروپاشی اقتصادها

قسمت دوازدهم: آیا نجاد دهنده ای هست؟

تا اینجا در مجموعه «داستان رشد و فروپاشی اقتصادها» دیدیم که چطور خزانه خالی و خالی‌تر شد و حتی از رئیس بانک جدید که همراه دولت بود هم کاری بر نیامد.

در واقع آش چاپ اسکناس هایی که پشتوانه ای در بانک جزیره نداشتند آنقدر شور شد که فقط استخوان های ماهی در خزانه مانده بود. حتی رئیس جدید بانک مرکزی که کامل با دولت همراه بود هم گفت که دیگر بیشتر از این کاری از دستش برنمی‌آید. دولت یا باید هزینه‌ها را کم می‌کرد یا مالیات‌ها را بالا می‌برد اما در همین زمان گویی نجات‌دهنده‌ای از غیب رسید.

منبع: فردای اقتصاد

این داستان ادامه دارد....

قسمت اول: تولید ثروت
قسمت دوم: یک تصمیم حیاتی
قسمت سوم: سرنوشت سازی یا سرمایه سوزی؟
قسمت چهارم: پیش به سوی رشد بیشتر
قسمت پنجم: بهترین فرمول کاهش قیمتها
قسمت ششم: چوب جادویی
قسمت هفتم: توسعه اقتصاد ، هزینه یا سرمایه گذاری؟
قسمت هشتم: ماجرای تولد دولت و ظهور اسکناس
قسمت نهم: بازی دولت شروع میشود
قسمت دهم: دولت پول می سازد
قسمت یازدهم: تورم و شروع فروپاشی اقتصادی